ما طنزنویسان بجز از حق نپرستیم، دل جز به رضای دل آن یار نبستیم
ما ـ طنزنویسان ـ بجز از حق نپرستیم … *** ما ـ طنزنویسان ـ بجز از حق نپرستیم دل جز به رضای دل آن یار... ادامه مطلب... نوشته ما طنزنویسان بجز از حق نپرستیم، دل جز به رضای دل آن یار نبستیم اولین بار در پایگاه خبری شیرین طنز. پدیدار شد.

ما ـ طنزنویسان ـ بجز از حق نپرستیم …

***

ما ـ طنزنویسان ـ بجز از حق نپرستیم
دل جز به رضای دل آن یار نبستیم

از نسل «باباطاهر» و عریان و فقیریم
«پوشیده چه داریم؟ همینیم که هستیم»

جز حق ننویسیم و بجز حق نسراییم
زیرا که کسی را بجز از او نپرستیم

تا بر لبِ مردم گلِ لبخند بکاریم
یک عمر تلاشیده! و از پا ننشستیم

از جورِ زمان، گرچه شکست‌ست دلِ ما
شادیم که خود هیچ دلی را نشکستیم

گفتیم که غم از دلِ مردم بزداییم
عمریست که پابندِ همان عهدِ الستیم

در شعر، نه یارانه بگیریم ز جایی
در نثر، نه پیشِ دگران کاسه به دستیم

نه در پیِ پول و پله و جاه و مقامیم
نه عاشق و دلداده‌ی پُستیم، نه پَستیم

هر چیز که داریم از این مردمِ خوب است
«از روزِ ازل، از خُم این میکده مستیم»
شاعر : حمید آرش آزاد