
«آقای کثافت» کتابی با تصاویری زیبا و داستانی زیباتر از محمد رفیع ضیایی است.
به گزارش شیرین طنز ، به نقل از طاقچه، ضیایی کاریکاتوریست ، نویسنده و پژوهشگر، هشتم بهمن ماه سال ۱۳۲۷به دنیا آمد. او از سال ۱۳۶۱ نوشتن برای کودکان را آغاز کرد.
نخستین آثارش به صورت داستانهای کوتاه، کتابهای آموزش الفبا، کارتهای بازی، کارتهای ضربالمثل و علائم راهنمایی و رانندگی بود.
داستانهای مصور دنبالهدارهمکاری او با نشریهٔ هزارقصه از نخستین سالهای دههٔ ۱۳۶۰ با نوشتن داستانهای مصور دنبالهدار آغاز شد و تا بیش از یک دهه ادامه داشت:
«آن روز باشکوه که خورشید صمیمانه همه را برشته میکرد، همین نصرت خانم از مادربزرگ کهنسال این یکی و آن یکی پرسیده بود حال نوههایت چطور است!
بله همین جملهٔ کوتاه چنان شخصیت منحصربهفردی برای این یکی راه انداخت که بیا و ببین.
در آن روز باشکوه، مادربزرگ گفته بود حالشان حرف ندارد؛ نمیدانی آن نوهٔ عزیزم نظافت، چه بچهای شده.
نصرت خانم هم نه گذاشته و نه برداشته، گفته بود این یکی چی؟! این یکی که دور از نظافت، زبانم لال، روم به دیوار، کمی تا قسمتی به کثافت میزند!
بله همین یک جملهٔ کوتاه باعث شد که اسم این یکی بشود کثافت؛ وگرنه، هیچ آدم عاقلی اسم بچهاش را نمیگذارد کثافت.»
«آقای کثافت» در ۱۵۲ صفحه به قیمت ۱۵ هزار تومان در سال ۹۷ با تصویرگری لاله ضیایی توسط انتشارات چرخ و فلک منتشر شده است.
بریده ای از کتاب” او بهاندازهٔ کافی اهل نظافت بود؛ بهطوری که آب از دست او نمیتوانست بفهمد که باید به کجا پناه ببرد و چون نظافت از سر و روی این مادربزرگ کهنسال میبارید به احترام او، اسم آن یکی را گذاشتند نظافت.
آن بانوی کهنسال که حتی آب را هم آب میکشید، “
” خالهخانم که در اصل، بزرگ خالهخانمهای خانواده بود و کسی نمیدانست چند سالش است، عقیده داشت که اول آن یکی به دنیا آمده، بعد این یکی.
البته یکی از عمهخانمهای کهنسال خانواده که عمهٔ همهٔ عمهخانمهای ایلوتبار بود، معتقد بود که نه، اینطور نیست؛ بلکه اول این یکی به دنیا آمد و بعد آن یکی. “