
متن پیام قدردانی کرونا ویروس از مسافران همیشه در جاده منتشر شد.
بدین وسیله مراتب سپاس و قدردانی خود را از مسافرت رفتنهای بیموردتان و تلاشهای صادقانه و زحمات ارزشمندی که در این سفرهای همراه با محدودیتها در زمینه پیشبرد اهداف بشرکُشانه این حقیر داشتهاید و دارید و یقیناً خواهید داشت، تقدیم میدارم. باشد که عنقریب جبران مافات کنم و از خجالت شما نازنینخوبان دربیایم.
باری؛ خواستم در آغاز، سلامتان کنم، دیدم که سلام، سلامتی میآورد. چیزی که من با او دشمنم و او نیز با من سر ستیز دارد. پس با همه پهنای تاجم، بوسه میفرستم و برایتان دست تکان میدهم و ابراز احساسات میکنم. هرچند بهخوبی میدانم با این کارم نمیتوانم به اندازه یک سر سلول، همکاریهای بیشائبهتان را جبران نمایم و آرزو میکنم همچنان پا در رکاب باشید. زیرا چاکرتان کمر همّت بسته است تا در هر شرایط، دوشبهدوش شما و در خدمت شما دوستان و همراهان باشد.
از شما چه پنهان؛ من وقتی صفوف درهمفشرده و متراکم خودروهای شما رفقای بهتر از تاجم را میبینم که روی جادهها میرقصند و میروند، خون تازه در تاجم میدود و بیش از گذشته احساس قدرت و توانایی میکنم و چندروز بعدش وقتی میبینم توی غسّالخانهها روی آب دارید میخندید، لول و کیفور میشوم. جوری که فکر میکنم تازه از زیر دست بیولوژیستهای گیج و ویج(شاید هم موذی و پدرسوخته!) در رفتهام.
یارانِ همدل! مسافران اهل تفریح و تفنن! خیلی حسّ قشنگی است وقتی نه یک نفر که دهها و صدها و بلکه هزاران نفر حواس شان به ویروسی چون من باشد. به یادم باشند؛ خاطرم را بخواهند و با همه وجودشان غریبنوازی کرده، مرا میهمان ریههای خود کنند. آه!…چه میزبانان ویروسدوستی! کدام ویروس میتواند ذرّهای از این همه لطف و توجّه را ترسیم کند؟!
بهراستی کدامین ویروس قادر خواهد بود لحظهلحظه مسافرترفتنهای شما را- که هر لحظهاش شور و عشق خواستن من است- به تصویر بکشد؟ بدانید که شما بهترین بهانه برای «ماندن» و «بودن» من هستید. آه….. چه میگویم! شما من هستید و من هم شما هستم! من آنقدر شیفته و کُشتهمُرده شما جیگرهای باحال شدهام که دوست دارم اسمم را
بگذارند: مسافرویروس!
من ویروسی نازکنارنجی نیستم. به من میگویند شاهویروس. همین تاجی که دارم، زَهره هر چی ویروس است، آب میکند. ولی مسأله این است که من با احساسترین ویروس شناختهشده هستم و تا دل به ریههای کسی میبندم، دیگر جدایی ممکن نیست. مگر با ازمیان رفتن یکی از ما. خلاصه کنم؛ من ویروس نیمهراه نیستم. من اِند چسبندگیام؛ و بالاخره میزان چسبندگی و عمق علاقهام را به شُشهای مردنارنجی- یعنی رئیسجمهورترامپ- هم نشان دادم.
دیگر توان گفتن و نوشتنم نیست. زیرا چنان دستخوش هیجان و احساسات شدید شدهام که اشک، گوشهگوشه تاجم را خیس کرده است. تنها یکبار دیگر لازم میدانم به پاس مسافرترفتنهایتان و دور دور زدنهای همین جوریتان و دهانکجیتان به چه میدانم این پروتکلهای قِرتیمآبانه بهداشتی و این سوسولبازیهای اِواخواهری در راستای گسترش و پیشرفت روزبهروز و همهجانبه برنامههایم، نهایت سپاس خود را خدمت یکایک شما همپیمانان باوفا ابراز نمایم. باشد که بتوانم به زودی زود، اوّل در بیمارستانها و بعدش در گورستانها خدمت برسم.
کروناییهای دوستداشتنی! حالا که من را نمکگیر سفرها و دورهمیهای خودتان کردهاید، لازم میبینم گوشی را بدهم دستتان و هشدار بدهم که چهارچشمی مراقب باشید که یکوقت ایادی مخالفان گشتوگذار و دورهمیها در عصر تاخت و تاز مُخلص، صندلی مسافرترفتن را از زیر پایتان نکشند.
در عوض عزمتان را جزم کرده و با دندانقروچه کردن،تا میتوانید روی پدال گاز اُتولهای رهوارتان فشار بدهید و به این شکل نقشههای شوم و بدخواهانه و تفرقهاندازانه آنان را کرونایی کنید و سوسولبازی بهداشتیشان را شکست دهید.
پیامم را با این آرزو به پایان میبرم: از ته تاج، صمیمانه آرزو میکنم روزگارتان پرمسافرت،سرفههایتان خشک، تب و لرزتان شدید،سهم ضعف بدنهایتان زیاد، غشکردنتان پایدار و ریههایتان لبریز از کرونا ویروس و دستاورد سفرهایتان بیمارستان باد !
دوستدار و دستبوس ریههای شما: کرونا ویروس !
نویسنده : گودرز گودرزی (مجید) در روزنامه اطلاعات