
پابرهنگی فرهنگها با کفش اصالت پوشیده میشود
کاریکلماتورهای اصغر رضایی گماری :✓ آنقدر چشم خورده ام که نگاهم از همه سیر است.
✓ تاریخ برای من همیشه از جغرافیای لبخند تو شروع میشود.
✓ جاده بدون شانه، همه را کچل خواهد کرد.
✓ در آب و هوای بی عدالتی فقر تنها درختی است که خوب رشد پیدا میکند.
✓ با آمدنت لباس شنا میپوشم تا در نگاهت غرق نشوم.
✓ تاریکی، شمع را به گریه میاندازد.
✓ پابرهنگی فرهنگ ها با کفش اصالت پوشیده میشود.
✓ بعضی ها به همه جا میروند اما به هیچ جا نمیرسند!
✓ وقتی دید خیلی خوش خیالم، بیخیالم شد.
✓ با یک لیوان امید، کوه غم را غرق کردم.
✓ بعضی آدم ها شبیه تار هستند نازشان که میکنی برایت میزنند!
✓ بعضی حرف ها از چاقو هم تیزترند ، چون ما را از خنده روده بر میکنند.
دانلود و خرید کتاب نان گرسنه (مجموعه سیصد و هشتاد کاریکلماتور) با کد تخفیف زیر :
کد تخفیف شیرین طنز #gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */
«کاریکلماتور» کوتاهترین قالب کوتاهنویسی ماست که کوتاهیاش را مدیون بلندی همّت پدرِ بزرگوارش زندهیاد «پرویز شاپور» است. شاپور بشدّت از اسراف پرهیز، در مصرف کلمه صرفهجویی و مُسرفین را با مصرف بهینهاش شرمنده میکند. «مو لای درز کاریکلماتور نمیرود.»
شاپور در لفظ اندک معنای بسیار آورده و بحر را در کوزه گنجانده است. او با کمترین کلمه بیشترین حرف را زده و برای رسیدن به مقصد کوتاهترین راه را انتخاب کرده است. نوشتههای کوتاه پرویز شاپور زمانی که ساکن خوزستان بود (حدود سالهای ۳۱ و ۳۲) در روزنامههای محلّی آنجا چاپ میشد.
در «توفیق» و دیگر مطبوعات تهران هم از سال ۳۷ با اسامی مستعار «کامیار» و «مهدخت» به چاپ میرسید. کاریکلماتور عنوانی است که «احمد شاملو» در سال ۴۶ روی نوشتههای کوتاه پرویز شاپور گذاشت و در مجلۀ «خوشه» به سردبیری خودش چاپید که بسرعت درخشید و گل کرد.
اینگونه نوشتهها از سالها قبل زیر عنوان «عقاید و آرا» در «توفیق» چاپ میشد ولی به چشم نمیآمد. این کلمه حاصلجمع «کاریکاتور» + «کلمات» و معادل «کاریکاتورِ کلمات» است، یعنی کاریکاتوری که با کلمات بیان میشود، ولی گاهی فراتر از این تعریف است.