
پارتی که نداشته باشی باید پله های ترقی دیگران را تی بکشی !
کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا* همیشه با دنده یک حرکت می کرد، راننده ای که یک دنده بود !
* در فرودگاه روی باند بازی کردن ممنوعیت وجود دارد !
* وقتی دیدم دارند پا توی کفشم می کنند، پا برهنه وسط حرفشان دویدم !
* وقتی رگ های قلبت مسدود است، آنچه باعث می شود رنگ رخسارت شود همچون مِس، دود است !
* کلاهش را قاضی کرد، سرش رفت !
* شیطان از وسوسه آدم وسواسی نا امید شد برایش سوسه آمد !
* قمارباز برای بردش می خواست سور بدهد ناقافل دو تا سورخورد !
* دلسرد شده بود، داغ به دلش گذاشتند دلگرم بشود دلش سوخت !
صفحه اینستاگرام شیرین طنز
* دل سوخته دل به دریا زد دلش خنک شد !
* قصد دعوا داشت، بادمجان کاشت، کتش را برداشت و رفت !
* کلاهبردارها وقتی دیدند سرم بی کلاه مانده، کلاه گشادی سرم گذاشتند !
* شور عشق شیرین دلش را که زد، ترش کرد !
* نگاهش را جلب کردم دیگر چشم دیدنم را ندارد !
* آدم خونگرم پشتش به کوه و دلش به خورشید گرم است!
* رود خروشان دل به دریا زد و در آغوش اقیانوس آرام گرفت !
* دریا در بحر تفکرات عمیق خودش غرق شد !
* دلتنگی اش به خاطر دست تنگی اش بود، یارانه که واریز شد دست و دلباز شد !
* پارتی که نداشته باشی باید پله های ترقی دیگران را تی بکشی !
* آدم خونسردِ سرد مزاج از زندگی دلسرد است !
* وقتی نگاهش را جلب کردم بهم چشم زخم زد !
* آدم بازیگوش با زبان بازی، بازی خورد !
* آتشبازی کردن، بازی کردن با آتش است !
* با آتش بازی می کند مرد آتش نشان !
* پایش را از گلیمش دراز تر کرده بود تا به اموال مردم دست درازی کند، مانع اش شدند زبان درازی کرد!
* دود از کله درخت بلند شد وقتی فهمید کنده شده است !
* بی دست و پا بود من بهش دست دادم خودش پا شد رفت !
* آدم بی کله، پاچه خوار نیست !
* پاسخ زبان درازی اش را با روده درازی دادم !
در ادامه ببینید : یادی از پرویز شاپور پدر کاریکلماتور ایران