
با غلطک بدهیهایم را صاف کردم.
سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای ۱۱۴ محمدمهدی معارفی
_به زور هم به روز نمیشوند آدمهای پیزوری.
_در نشیمن خانه ته نشین میشود جوان بیکار.
_با مشکلات کنار آمدم با برکناری خودم از زندگی.
_دست به هیچ کاری نمیزد تا کثافت کاری نشود آدم بی دست و پا.
_نادان برای قد علم کردن در جمع هورمون رشد میخورد.
_با غلطک بدهیهایم را صاف کردم.
_کار نکردن و خوردن است کارکرد امسالم.
_به عداوت عادت میکند آدمی در زندگی.
_شب رویت میشود از تلویزیون خاموش روز هنگام.
_از یادآوری گذشته اش پرهیز میکند آینده پژوه.
_نمیتوانم پشت گوش بیندازم حرفهای درگوشی را.
_با دوباره کاری از بیکاری میگریزم.