
نگین معتضدی بازیگری است که او را با سریال ویلای من مهران مدیری به یاد میآوریم.
به گزارش وقت صبح، در عکسهای جدیدی که از نگین معتضدی منتشر شده، او با دوستانش و با تیپ فشنی در خیابان دیده میشود.
خانم کتاب خوان و فیلم بین!
*آخرین کتاب خوبی که خواندی، دوستش داشتی و حتی تحت تاثیرش قرار گرفتی چی بود؟
الان کلا دارم کارهای ویرجینیا ولف را میخوانم. «موجها» یش مرا شگفت زده کرد و به نظرم خیلی عالی بود.
الان هم وسطهای کتاب خانم دالووی هستم.
قبل از اینها هم حدود ۳هفته پیش کتابی خواندم که واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد:
کتاب «عشق» تونی موریسون که یک نویسنده سیاهپوست است. اصلا یک چیز شاهکاری بود این کتاب!
داستان از نگاه چند تا زن سیاهپوست روایت میشود که درباره یک آدمی به نام بیل کازی صحبت میکنند و روایت و تحلیل آنها از آدمی است که انگار بین این خانواده بزرگ یک تابو است.
نگاه این کتاب و تحلیلهایش شگفت زدهام کرد. فوقالعاده کتاب زنانهای است. رفته بودم نشر چشمه و مد نظرم بود که کتابی بخرم.
یک دفعه بین کتابهای شعر کتابی پیدا کردم که عکس طراحی روی جلدش خانمی است که انگار بالای سرش یک پرنده است.
دیدم چقدر این کتاب طراحی جلد بامزهای دارد. آن را برداشتم. اسم کتاب این بود؛ «نان فقط یک واژه نیست».
شما باورتان نمیشود من تمام این کتاب شعر را همان جا خواندم!
*اسم شاعرش را یادت هست؟
سولماز صادقی زاده نصرآبادی.
*آخرین فیلم خیلی خوبی که دیدی و میتوانی با همین احساسی که نسبت به کتابها داشتی راجع به آن با من حرف بزنی، چه فیلمی بود؟
اصولا آنقدر که کتاب مرا تحت تاثیر قرار میدهد، فیلم مرا تحت تاثیر خودش قرار نمیدهد.
من دیوانه ادبیات هستم. کتاب و شعر میتواند مرا بیمار کند، میتواند زندگیام را تحت تاثیر قرار دهد.
مثلا دو هفته تحت تاثیر کتابی باشم که تمام کردهام. «میرا» کتابی بود که وقتی تمامش کردم مرا چند روزی درگیر خودش کرد.
ولی فیلم نمیتواند آنقدر مرا دیوانه خودش کند که ۴روز بعد هم وقتی دارم در خیابان راه میروم یک دفعه یادش بیفتم یا مدام در ذهنم تکرارش کنم.
مثلا دیروز کار موزیکال «بینوایان» را دیدم. اصلا خوشم نیامد! به خصوص وقتی کتابش را هم خوانده باشی!
ولی مثلا فیلم فارست گامپ خیلی روی من اثر گذاشت. خیلی سال پیش دیدم ولی فیلمی بود که با من ماند.