
نگاهی به کتاب طنز کاریکلماتور «صد حبه انگور صد حبه قند»، نوشته حسین مقدسی نیا
همین پاییز امسال، دفتری از مجموعه کاریکلماتورهای «حسین مقدسینیا» توسط انتشارات حس هفتم روانه بازار کتاب شده است با این توضیح روی جلد که: «دوصد کاریکلماتور همچون نیم مثقال عسل».
مقدمه کتاب
جناب «فیض شریفی»، شاعر و نویسنـده، در مقدمه ای که بر کتـاب کاریکلمـاتورخیـز آقــای مقـدسـی نیـا قلمـی کـرده اسـت، بـه تفصـیل به کالبدشکافی محتوایی و فرمی کاریکلماتـورهـای این کتـاب پرداخته و جنبه ها و جلوه های شاعرانه و طنزآمیز آنها را زیر ذره بین نقد و نظر خویش قرار داده است.
به چند خطی پراکنده از مقدمه ایشان بسنده می کنیم در این تنگنا: «مقدسی نیا، کاریکلماتورنویسی ماهر و عالم و موشکاف است. او در کاریکلماتورهایش، در شکل ظاهر کلمات، بازی های زبانی ایجاد می کند و در ضرب المثل ها و کنایه های سایر و اشعار و شعارها دست می برد و خالف آمد عادت به وجود می آورد. به همه جایی سرک می کشد و عبارت های چند تأویله می سازد:
ضد جنگ برای برقراری صلح در جهان می جنگد. وقتی سیاوش روسفید از آتش درآمد، سودابه روسیاه از آب درآمد. حلاج هم که باشی، پنبه ات را می زنند. فرهاد که جوش می آورد، شیرین می زند. کارد میزدی، خونش درنمی آمد؛ پشه ای که به خونم تشنه بود.مقدسی نیا، هم کاریکلماتورهای عاشقانه دارد، هم کاریکلماتورهای اجتماعی و سیاسی و هم عارفانه. یک نمونه عارفانه از این کاریکلماتورها با هنجارشکنی در بیت حافظ شیرازی چنین نوشته شده است:
در دایره قسمت، هر چه دوید، به کنج خلوت انس نرسید، درویش بینوا!
او با همین عبارت، نگاه پسانه و مرتجعانه به اصطلاح عارفانه را در جهان امروز به تمسخر می گیرد.
چند نمونه کاریکلماتور
کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا گاهی از طنز مطلق دور و به شعر کوتاه نزدیک می شود. شاعر باید در تقطیع شعر، این شعرک ها را در چند سطری عمودی بیاورد. مثال :
سر از سینه می برد غم وقتی دل از غمش بریده باشی. ابر دلخون خون بارش می کند. و زمین لب تر کرد به دعای باران. سر به آسمان می ساید ماه بلند من وقتی که پا بر زمین می گذارد. شمع را کشتند تا ظلمت را چراغانی کنند. شمع از غصه سوخت وقتی عشق پروانه به گل فاش شد.از نگاه شاعر و کاریکلماتوریست، همه واژه ها، اشیا و پدیده ها جان دارند و با شاعر درد دل می کنند. شاعر می خواهد معنای کلمات را روشن کند. زیرا بر بنیاد و اساس زبان کار می کند که جهان و زندگانی انسان شناخته می شود.
در کاریکلماتور، مرزهای زبان معین نیست و معلوم نیست زبان تا کجا و تا چه اندازه می تواند سخن بگوید و مقاصد را معلوم کند. او می خواهد با ابزار زبان درباره هر چیز صحبت کند.
طنز یعنی گریه کردن قاه قاه …
مقدسی نیا هم با کاریکلماتورهای خود کار زبانی انجام می دهد. او با تمام پدیده ها دوست می شود و با آنها حرف می زند. در اغلب کاریکلماتورهای او تزئینات صوری وجود دارد. آنچه این نوع کار را با هایکو و شعر کوتاه و جمله های قصار متمایز می کند، طنز ظریف و هنرمندانه اوست.
طنز، هنر خطیر و خطرناکی است که ممکن است بعضی ها را عصبانی و برخی دیگر را شادمان کند. طنز از بستر مطایبه و شوخی و لیچار سربلند می کند، اما کار طنز از کار هزل و هجو به مراتب خطیرتر و سخت تر است. چون هدف طنز، صرفاً خنده نیست. «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده پر اشک و آه»…..
کاریکلماتور چند لایه
کاریکلماتورهای نمادین و کنایه آمیز مقدسی نیا، کردار ناروا و احمقانه، پوچی ها، حقارت اشخاص، خرافه ها، ریاکاری، فرومایگی و چاپلوسی و ناهنجاری های فردی و اجتماعی را ترسیم می کند و عموماً چند لایه است.
هم می توان آنها را در سطح و بی کنایه خواند و هم می توان به طرزی نمادین، آنها را معنا کرد. مثلاً در کاریکلماتور «روی آب خندیدن هم در اینجا ممنوع است»، جرم خندیدن این است: «سرت را زیر آب می کنند، و تو را می مرگانند». و معنی دوم این است که «و قتی می خندی، سرت را زیر آب میک نند که خنده تو را نبینند». در معنی دوم، «سر زیر آب کردن» به معنی «کشتن» نیست.
مقدسی نیا گاهی «چگونه گفتن» را بیشتر از «چه گفتن» دوست می دارد. در واقع وقتی به این کاریکلماتورها نگاه می کنید، «چگونه» بر «چه» اولویت پیدا می کند. چون دیگر درجهان مفهومی باقی نمانده است».
به هرحال، ما نیز برای آقای حسین مقدسی نیا توفیقات روزافزون آرزومندیم و امیدوارم که همچنان از صد حبه انگور موجود، استفاده های شاعرانه و طنزآمیزی به عمل آورند.
منبع : ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات – ۲۰ آذر ۱۴۰۳
برای مطالعه نوشته های حسین مقدسی نیا در شیرین طنز به این لینک مراجعه کنید.
چاپ اول کتاب صد حبه انگور، صد حبه قند پاییز ۱۴۰۳ در ۱۰۰ صفحه توسط انتشارات حس هفتم به قیمت ۱۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
برای خرید کتاب به سایت حس هفتم مراجعه کنید.