کاریکاتور کلمات : آدم پر چانه را در نانوایی استخدام کردند!
کاریکاتور کلمات یا همان کاریکلماتورهای سرکار خانم محبوبه رحیمی صفائی را در ادامه بخوانید و لذت ببرید : لباس دامادی ام گره کور خورده است. کلنگ گورگن خواب مرده گان را آشفته می کند. آنقدر برای اجاق کورش اشک ریخت که عینکی...

کاریکاتور کلمات یا همان کاریکلماتورهای سرکار خانم محبوبه رحیمی صفائی را در ادامه بخوانید و لذت ببرید :

لباس دامادی ام گره کور خورده است. کلنگ گورگن خواب مرده گان را آشفته می کند. آنقدر برای اجاق کورش اشک ریخت که عینکی شد. در حد تیم ملی بحث می کنم اما همیشه می بازم. آدم یک دنده همیشه ترمز می برد. با عینک هم چشم بصیرت نداشت. پول پرست در قبر هم جای خودش را اجاره می دهد. خودش را گم کرده است مرتب آگهی می زند. برای رفع دلتنگی عینک نزدیک بینی می زند. از گرسنگی انگشت حیرتش را می مکد. قاضی با چکش بی عدالتی میخش را صاف کرد. گربه با مرگ موش به دشمنی دیرینه اش پایان داد. وصله ننگ هیچوقت به پیراهن فقر نمی چسبد. جرمش آنقدر سنگین بود که طناب دار هم او را بالا نمی کشید. ملکه ذهنم سالی یکبار تاج گذاری می کند. باعینک ته استکانی ام چای می نوشم. هم عروس به حساب جاریش می رسد. شب اول قبر معلم ریاضی بیشتر از همه حساب پس می دهد. دست تقدیر کلاهش را با احترام روی سرم می گذارد. برف حجاب چشمهای زمستان است. فقط دندان طلایش کرم ندارد. دندان عقلش را که کشیدن حرفی برای گفتن نداشت. هضم پیری با دندان مصنوعی برایم راحت نیست. تنها قرص نان در داروخانه موجود نیست. برای بخت کورش عینک خرید. آدم پر چانه را در نانوایی استخدام کردند. در نگاه سردش ضد یخ ریختم. بازنشسته ها پول شان را نشسته می گیرند. روز که مرد شب زنده داری کردم. کفش هایم پاره شد برایم پاپوش دوختند.

نظرات خود را درباره ی کاریکاتور کلمات خانم محبوبه رحیمی صفائی در زیر همین مطلب بنویسید.