
کاریکلماتور های ناب سرکار خانم پروین بنایی بروجنی را در ادامه بخوانید :
در پرونده های قتل، مقتول زودتر از همه رو سفید می شود. تا فکرم باز نباشد، به در بند نمی روم. زخم زبان گوسفند، اشک کله پز را در آورد. مرغ حق، روی باورهای پوشالی لانه نمی کند. بزرگترین قرض الحسنه، واریز لبخند به حساب دیگران است. خادم پادشاه خدمت همه رسید جز پادشاه. آدم بی دست و پا به دست انداز بی اعتنا است. نقاش فقیر با طراحی رختخواب به خواب می رفت. گوشت با دیدن قیمت خود قرمز شد. روزهای بارانی حواسم را زیر چتر جمع می کنم. کشاورز دست و دل باز در دل همه بذر محبت کاشت. صدای زنبور عسل برای کندو دار شیرین است. دندان پزشک با لبخند، دهانم را سرویس کرد. پته اش که روی آب افتاد زیر آبی رفت. غیبت دانش آموزان، مخصوص کلاسهای حضوری است. قصاب، دل و جگرش کم بود مشتری نداشت. دستش سنگین بود، غرورم را شکست. چشم مرده شوی نجیب به جیب زنده ها بود. حلاج کار کشته برای فرار از حرف مفت، پنبه در گوشش گذاشت. زیر نخل که می نشینم موهایم خرمایی می شود. ماشینم زیر بار قرض، قراضه شد. از جنگ “تن به تن” روح سالم به در بردم. پدرم همیشه روز کار بود؛ اما در تاریکی می رفت و در تاریکی بر می گشت. خطرناک ترین لب، لب بام است. یک پارچه، زندگیم را نخ کش کرد.نظرات خود را درباره های کاریکلماتور های ناب خانم طنزپرداز در زیر مطلب بنویسید.