کاریکلماتور : ماه از بس نور داد، به تاریکی بدهکار شد!
کاریکلماتورهای هدیه بیات را در ادامه بخوانید : برای آزادی آرزوهایم، پرنده خیالم را ضمانت گذاشتم! آرزوی قلبم، غرق شدن روی موج خنده‌های توست! با رفتن پاییز، زمین رو سفید از تقویم بیرون می‌آید! زندگی مثل مداد است،...

کاریکلماتورهای هدیه بیات را در ادامه بخوانید :

برای آزادی آرزوهایم، پرنده خیالم را ضمانت گذاشتم! آرزوی قلبم، غرق شدن روی موج خنده‌های توست! با رفتن پاییز، زمین رو سفید از تقویم بیرون می‌آید! زندگی مثل مداد است، کوتاه می‌شود تا چیزی بنویسد. سایه‌ام، همیشه پشتِ سرم حرف می‌زند! ماه از بس نور داد، به تاریکی بدهکار شد. برای رسیدن به رویاهایم، هر شب با قرص روی ماهِ تو می‌خوابم. خیاط، آرزوهایش را قیچی کرد تا اندازه‌ی جیبش شود. قلب، قفلی است که با هر کلید باز نمی‌شود! بهار آمد، اما هنوز خرس دلم در خواب زمستانی است!