کاریکلماتور : با نیش باز به استقبال بهار می روم در سال مار!
کاریکلماتورهای آقای مقدسی نیا : جراح عمل قلب باز اهل بخیه نبود، هنوز بیمار و عاشق سینه چاکشم. هر وقت که شنگول می شوم گرگ درونم بغلم می کند. من به معاینه دیدم که پزشک روشن دل چشم دیدنم را ندارد. پروانه مطب روی سر...

کاریکلماتورهای آقای مقدسی نیا :

جراح عمل قلب باز اهل بخیه نبود، هنوز بیمار و عاشق سینه چاکشم. هر وقت که شنگول می شوم گرگ درونم بغلم می کند. من به معاینه دیدم که پزشک روشن دل چشم دیدنم را ندارد. پروانه مطب روی سر بیمار نشست. برای گور کن که از دل زمین خبر دارد دل از زمین کندن آسان است. شب زنده دار روز مرگی هایش را شبانه دفن می کند. پلیس بی توجه توجه ام را جلب کرد. یکی به میخ می زد و یکی به نعل دو بینی داشت مرد آهنگر. از پشت کنتور راه می زند آب را آبدزدک. مار مهره اش را گم کرده بود به دور خودش می پیچید. با نیش باز به استقبال بهار می روم در سال مار! دست در گردنم انداخت و وبال گردنم شد دوالپا! هر چقدر قاطر خزبازی درآورد یابو نجابت به خرج داد! ریسمان سیاه و سفید هر وقت مار گزیده را می بینید نیشش باز می شود! قاطر اگر چه از اسب افتاده اما اصالتاً خر است.