
کاریکلماتور های حسین مقدسی نیا :
جراح عمل قلب باز اهل بخیه نبود دلم را خون کرد باز گذاشت رفت. آتش زیر خاکستر فقط خودش را می سوزاند. زود از دست و پا می افتد آدم بی دست و پا. آدمکی شیطانک سازم را منحرف کرد. شیر خام خورده چه داند مزهی سر شیر را. ادعا می کرد خطش را هیچ کس نمی خواند کور خوانده بود. گور کن پیر سینه ی گورستان را شکافت و مرده را همچون فنر در قلب گورستان گذاشت. موسی از نیل رد شد و دامنش تر نشد، رودی که نم پس ندهد نمرود است. دریا جنازه را پس می دهد اما زمین به مرده خوری عادت دارد. بعد از تحمل یازده سال بیماری دوباره تقویم به سال مار رسید! ماری که نیش می زد به همه، همه عمر دیدی که چگونه نیشش باز شد. ضحاک بعد از تحمل چندین سال بیماری دو مار از شیطان هدیه گرفت.