کاریکلماتور : وقتی که سقوط آزاد است احتیاط کردن خطر دارد!
کاریکلماتور های حسین مقدسی نیا : حکایت همچنان باغیست که من هیچ وقت در آن نبودم اما حالا حکایت ماست. صف بر هم زنم ار شاطر جوابم بکند. روبهی خروسک گرفته بود مرغان هوا به حالش می خندیدند. گیت وا مانده بسته‌ بود مسافر...

کاریکلماتور های حسین مقدسی نیا :

حکایت همچنان باغیست که من هیچ وقت در آن نبودم اما حالا حکایت ماست. صف بر هم زنم ار شاطر جوابم بکند. روبهی خروسک گرفته بود مرغان هوا به حالش می خندیدند. گیت وا مانده بسته‌ بود مسافر وابسته بازماند. وقتی که سقوط آزاد است احتیاط کردن خطر دارد. گرگ شنگول هر وقت به گله می زد بز می آورد. مگسک از روی خرک پرید اما خر مگس از اول بلند پرواز بود. زالویی تا خرخره خون دل خورده بود مگسی آمد خرخره اش را مکید. مگسی تا خرخره خون دلم را مکید مرغ مگس خوار آمد خرخره اش را جوید. وقتی را که کیمیاگر هدر می دهد تا طلا بدست آورد عیارش خیلی بالاست. زمین خوار هم روزی زمین می خورد بیچاره آدم خوار. با همه ی بی سر و سامانی ام باز در شهر خود سری دارم و سامانی. روی را تبدیل کن به قلع و غم ات نباشد از نقره بودن پشیمان می شود.