
فرارو- سریال سووشون، زودتر از آنچه تصور میکردیم دچار حاشیه شد. حالا نه تنها سریال، بلکه خود نماوا هم از دسترس خارج شده و معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا میکنند.
به گزارش فرارو؛ از اول هم مشخص بود نرگس آبیار کار سختی در پیش دارد و قرار است سریالش مدام با یکی از رمانهای بزرگ تاریخ ادبیات فارسی مقایسه شود. حاشیه از ابتدا روی سریال سایه انداخت. از طولانیشدن پروسه تولید گرفته تا هزینههای نسبتا گزاف که به روایت خودشان هشت میلیارد برای هر اپیزود و ۲۰۰ میلیارد برای کل پروژه خرج روی دستشان گذاشت. بعد نوبت جنجال عجیب و غیرضروری امضای کتاب سیمین دانشور توسط بهنوش طباطبایی رسید و در آخر توقیف سریال و فیلترینگ نماوا به دستور مقام قضایی تنها چند ساعت پس از اکران قسمت اول، نشان داد پیشبینیها درست بودهاند. معلوم نیست نماوا و عوامل سریال چگونه میخواهند از پس این ماجرا بربیایند اما همان عدهای که قسمت اول سریال سووشون را تماشا کردهاند، میگویند مقایسه اثر نرگس آبیار با رمان سیمین دانشور نمیتواند به نفع سریال تمام شود.
اقتباس از سووشون؛ خطر مقایسه با رمان سیمین دانشور
اقتباس سینمایی از روی یک اثر ادبی، تقریبا همیشه محکوم به شکست بوده چون حتی بهترین کارگردانهای دنیا هرگز نمیتوانند در بلندپروازانهترین پروژههایشان، تصویری بهتر از آنچه مغز انسان موقع خواندن کلمات یک کتاب در ذهن میسازد را در قاب دوربین جا دهند.
«سووشون» یک رمان کلاسیک و محبوب در ادبیات فارسی است. هرگونه اقتباس از آن، با انتظارات بالای مخاطبان، به خصوص کسانی که کتاب را خواندهاند، روبرو میشود. وفاداری به متن اصلی، در عین حال جذابیت بصری و سینمایی، تعادل دشواری است که کارگردان باید آن را برقرار کند. کوچکترین تغییر یا اشتباه میتواند منجر به اعتراضات و انتقادات از سوی طرفداران شود.
سریال سووشون، نرگس آبیار علاوه بر این مورد، با محدودیت فنی هم روبرو بوده برای همین پروسه تولید طولانی را پشت سر گذاشت ولی مقایسه از همین قسمت اول کلید خورد.
تماشاگران میگویند نحوه روایت و زمانبندی، سریال سووشون متفاوت از کتاب است. روایت زری در کتاب به صورت خطی و بر اساس سیر زمانی رو به جلو پیش میرود اما زری در سریال، روایتگر گذشتههاست و داستان زندگیاش را از لابلای خاطرات و رویاهایش به تصویر میکشد. این شیوه روایی غیرخطی، باعث پیچیده شدن قصه خواهد شد و به احتمال زیاد بخشی از خوانندگان کتاب را پس میزند.
حضور شخصیتها و برجستهسازی بعضی نقشها را باید جزو نقاط قابل بحث اپیزود اول دانست. مثلا در سریال، به جای حضور مستقیم و پررنگ، یوسف را در خلال خاطرات و رویاهای زری هم میبینیم یا برخی شخصیتها مانند مراد و سودابه هندی (با بازی آزاده صمدی) خواهناخواه در سریال برجستهتر از رمان ظاهر میشوند. در حالی که خوانندگان کتاب ممکن است چندان متوجه این شخصیتها نشوند.
با وجود برخی تفاوتها در نحوه روایت و برجستهسازی شخصیتها، سریال تلاش کرده در کلیات به روح رمان اصلی وفادار بماند.
ردپای این تلاشها را میتوان به ویژه در مراسم عروسی که نقطه شروع رمان و سریال هستند مشاهده کرد. اغلب جزئیاتی که زری در داستان تعریف میکند، در سریال بازسازی شده است. مریم سعادت در نقش عزتالدوله توانسته بیش از بقیه به نقش نزدیک شود و حتی بدون اینکه اسمش را به زبان بیاورند، قابل شناسایی به نظر میرسد.
بهنوش طباطبایی در ادامه قرار است از زنی خانهدار و منفعل به زنی مقاوم بدل شود
تفاوتهای روایت زری در سریال سووشون و رمان
زبان شاعرانه سیمین دانشور، بخش مهمی از هویت رمان است. تبدیل این زبان به تصویر و دیالوگ در سریال سووشون دشوار خواهد بود. بخش قابل توجهی از رمان به افکار، دغدغهها، ترسها و تحول درونی شخصیت زری اختصاص پیدا میکند.
نمایش این سیالیت ذهنی و کشمکشهای درونی در مدیوم تصویر باعث شده قسمت اول سریال سووشون تاحدودی پیچیده، گنگ و مغشوش باشد.
شخصیتهای سووشون، سیاه و سفید نیستند. یوسف با وجود آرمانگرایی، گاه یکدنده است و زری با وجود محافظهکاری اولیه، سادهانگارانه رفتار میکند. حفظ این پیچیدگی و اجتناب از تکبعدی شدن شخصیتها در سریال قرار است کار سختی باشد.
نرگس آبیار برای ایفای نقش زری، سراغ بهنوش طباطبایی رفته است و میلاد کیمرام را برای نقش یوسف مناسب دیده است. این ترکیب در نگاه اول با تصویر ذهنی خوانندگان رمان تفاوت دارد.
نقش یوسف قرار نیست تنها به یک مرد شجاع خلاصه شود؛ او روشنفکری است که تحلیل سیاسی، نگاه اجتماعی و زبان استعاری دارد در حالی که میلاد کیمرام قبل از این موفق نشده بود نقشهایی از این جنس را تجربه کند. گویش و نحوهی بیان او گاهی بیش از حد خودمانی یا محلی است.
یوسف قرار است گاهی با نگاه و سکوت حرف بزند که معاوم نیست کیمرام بتواند از عهده آن بربیاید یا نه. از سوی دیگر زری باید چهرهای سنتی، مهربان و اصیل داشته باشد.
بهنوش طباطبایی شاید از این نظر گزینهای مناسب باشد اما در ادامه قرار است از زنی خانهدار و منفعل به زنی مقاوم بدل شود. به نظر شما صدای نازک و گاه بیش از اندازه ملایم، جلوی قدرت شخصیت زری در نیمه دوم رمان را نمیگیرد؟
اگر گزینههایی مثل شهاب حسینی، ترانه علیدوستی یا نگار جواهریان قبلا در تجربههایی مشابه حاضر نشده بودند، احتمالا بهتر میتوانستند از پس ایفای نقش زری و یوسف بربیایند.
تناقضات تاریخی در شیراز دهه ۲۰
سووشون داستان زنی به نام زری است که در شهر شیراز زمان اشغال ایران توسط نیروهای متفقین زندگی میکند. زری زنی روشنفکر و تحصیلکرده است و در کنار شوهرش، یوسف، زندگی نسبتاً آرامی دارد اما یوسف، مردی وطندوست و آزادیخواه است که از وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور رضایت ندارد و در برابر ظلم و استثمار خارجیها مقاومت میکند.
شیراز آن دوران، با فضای خاص سیاسی-اجتماعی، حضور اشغالگران انگلیسی، قحطی، فقر و از سوی دیگر، زندگی اشرافی و تضادهای طبقاتی، به طور طبیعی باید فضایی پیچیده داشته باشد اما زبان روان، نثر شاعرانه، توصیفهای دقیق و شخصیتپردازی قوی در نهایت اثر سیمین دانشور را به رمانی ماندگار تبدیل کردهاند در حالی که سریال سووشون با انتخاب لهجه و گویش شیرازی برای بازیگران دست به ریسک بزرگی زده. در همین اپیزود اول بعضی دیالوگها قابل فهم نیستند و ادامه این روند میتواند به کلیت اثر ضربه بزند.
قصه در جنگ جهانی دوم یعنی اوایل دهه ۱۳۲۰ شمسی رخ میدهد. اگرچه فضای داستان شهری است اما در بطن این فضا، روابط با روستاها و کشاورزان پررنگ است. در اپیزود اول فضای لوکس و پرشکوه عروسی اولویت بیشتری برای کارگران داشته ولی ظاهرا کمی در مورد آن زیادهروی هم کردهاند.
اگرچه در آن دوران ماشینها وجود داشتند و مورد استفاده قرار میگرفتند، اما تردد با اسب و وسایل نقلیه سنتی همچنان رواج داشت. یادتان باشد به دلیل شرایط جنگی و اشغال، دسترسی به ماشینها باید محدودتر از قبل باشد.
وجود اسبها یا درشکه در بخش حملونقل و زندگی روزمره مردم میتوانست کمی فضا را متعادل نشان دهد. قسمت اول سریال سووشون علاوه بر کمبود سوخت و قطعات یدکی برای ماشینها، به موضوع قحطی و کمبود آذوقه هم کمتوجهی میکند.
میدانیم اشغالگران در آن سالها غله و محصولات کشاورزی را برای ارتش خود خریداری میکردند و عملا باعث فقر و گرسنگی گسترده در میان مردم شدند.
در اپیزود اول نه تنها کوچکترین نشانهای از قحطی یا کمبود مواد اولیه به چشم نمیخورد بلکه ظاهرا همهچیز به وفور وجود دارد. برق و روشنایی مجلس عروسی تا حدودی به آنچه خود سیمین دانشور در رمان توصیف کرده شباهت دارد و در یکی از صحنهها بادکنک صورتی هم میبینیم.
بیشتر بدانید | سریال «سووشون» به عنوان یکی از گرانترین سریالهای بخش خصوصی در ایران شناخته میشود. شنیدهها حاکی از این است که در سال ۱۴۰۳ هزینه تولید هر قسمت از سووشون حدود هشت میلیارد تومان بوده و برخی منابع هزینه کلی ساخت این سریال را بالغ بر ۲۰۰ میلیارد تومان (در سال ۱۴۰۲) ذکر کردهاند
خلاصه متن (سریعتر بخوانید)
موضوع |
جزئیات |
حواشی و چالشهای اولیه |
حاشیهساز شدن سریال، هزینههای گزاف (۸ میلیارد برای هر اپیزود، ۲۰۰ میلیارد کل پروژه)، جنجال امضای کتاب، توقیف و فیلترینگ نماوا |
نقد اقتباس ادبی |
دشواری اقتباس از سووشون (رمان کلاسیک)، تفاوت در روایت زری (خطی در کتاب، غیرخطی در سریال)، برجستهسازی شخصیتهای فرعی (یوسف، مراد، سودابه هندی) |
بررسی شخصیتها و بازیگران |
چالش نمایش سیالیت ذهنی زری، انتخاب بهنوش طباطبایی (زری) و میلاد کیمرام (یوسف)، عدم تطابق با تصویر ذهنی خوانندگان، گویش و بیان بازیگران |
فضاسازی و جزئیات تاریخی |
ریسک انتخاب لهجه شیرازی، مشکل درک دیالوگها، زیادهروی در فضای لوکس عروسی، عدم توجه به قحطی و کمبودها در شیراز دهه ۲۰، غیبت اسب و درشکه |