
فرارو- در روابط عاطفی تعامل میان اضطراب و سبک دلبستگی نقش مهمی در نزدیکی یا دوری عاطفی طرفین ایفا میکند؛ درک سازوکارهای این فرآیند میتواند از فاصله گرفتن شریک عاطفی و ایجاد سردی جلوگیری کند.
به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، بسیاری از افراد تجربهی آغاز یک رابطه عاشقانه دلپذیر را داشتهاند که در ابتدا با شور و صمیمیت شروع میشود، اما بهتدریج با فاصلهگیری و سردی طرف مقابل همراه میگردد. این الگو بهویژه در افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی یا بیاعتنا امری رایج است. با این حال، حتی در افرادی که ذاتاً چنین سبک دلبستگیای ندارند نیز ممکن است رفتارهای مشابهی ظاهر شود و شاید نقش ما در تشدید اضطراب رابطه، بیخبر و ناخواسته، در این واکنشها دخیل باشد.
دلبستگی و اضطراب: نگاهی به رابطهای دوسویه
در هر رابطهای که با مراقبت و محبت همراه است، یک فضای عاطفی مشترک میان دو نفر شکل میگیرد که دو طرف در تنظیم آن نقش دارند. زمانی که این فضا در تعادل قرار داشته باشد، هر دو احساس آرامش میکنند، به تعاملات خود ادامه میدهند و از رابطه لذت میبرند. اما هنگامی که این فضا با اضطراب بیش از حد اشباع شود، فشار روانی افزایش یافته و یکی از دو طرف یا هر دو ممکن است بهدنبال کاهش اضطراب با فاصلهگیری از رابطه برآیند. اضطراب، همانطور که روانشناسان توضیح میدهند، موتور محرک سیستم دلبستگی است. همه ما برای عملکرد بهینه به میزان معینی از اضطراب نیاز داریم. اما زمانی که این اضطراب از آستانه تحمل فراتر رود، به یک تجربه آزاردهنده تبدیل میشود که تلاش برای کاهش آن را برمیانگیزد.
در دوران کودکی، این الگو به وضوح دیده میشود: کودک از والد خود دور میشود تا جهان را کشف کند، اما بهمحض افزایش اضطراب، به منطقه امن خود بازمیگردد تا دوباره احساس امنیت کند. در واقع، دلبستگی نوعی سیستم مدیریت اضطراب است که کمک میکند این احساس در محدودهای قابلتحمل نگه داشته شود. در بزرگسالی نیز افراد تلاش میکنند این پیوند دلبستگی را از والدین به دوستان و شریک عاطفی منتقل کنند. گرچه ممکن است دربارهاش کمتر صحبت شود، اما در روابط نزدیک، نوعی توافق ضمنی شکل میگیرد که دو طرف در مواقع اضطراب، پناهگاه امن یکدیگر باشند.
زمانی که این توافق نقض میشود
اما اگر یکی از طرفین (فرد آ) نسبت به این توافق ناخودآگاه مقاومت نشان دهد و در مقابل اضطراب طرف مقابل (فرد ب) ایستادگی کند، چه اتفاقی میافتد؟ در چنین حالتی، فرد آ نمیخواهد یا نمیتواند اضطراب را در خود نگه دارد و آن را «نگهداری» کند؛ بنابراین بهجای مواجهه با آن، به رفتارهایی متوسل میشود که از انتقال اضطراب جلوگیری کند. این رفتارها ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه باشند.
رفتارهایی که نشانهی پس زدن اضطراب هستند:
عقبنشینی: فرد شروع به فاصلهگیری احساسی و عقبنشینی از رابطه میکند.
نادیده گرفتن: موضوعاتی که موجب اضطراب شدهاند را نادیده میگیرد، یا در ارتباطات مجازی پاسخگو نیست.
اجتناب: حضور فیزیکیاش را کاهش میدهد و از ملاقات حضوری دوری میجوید.
قطع ارتباط: گاه بهطور کامل رابطه را قطع میکند.
انحراف بحث: طرف مقابل را بابت بیان نگرانیها متهم کرده و تقصیر را به گردن او میاندازد.
بیرحمی یا بیاحترامی: ممکن است رفتاری خشن یا توهینآمیز نشان دهد تا فرد مقابل را وادار به عقبنشینی کند.
خشمگین شدن: خشم، در بسیاری از موارد، احساس آزاردهندهتری نسبت به اضطراب نیست و گاه فرد ترجیح میدهد خشمگین شود تا اضطراب را تحمل کند.
این رفتارها بیش از همه در افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی دیده میشود، اما در شرایطی که اضطراب بیشازحد به رابطه وارد شود، افراد با سبک دلبستگی دیگر نیز ممکن است واکنش مشابهی نشان دهند. حتی افراد دارای سبک دلبستگی امن نیز در مواجهه با حجم بالایی از اضطراب شریکشان، ممکن است از پذیرش آن ناتوان شوند. نکتهای جالب این است که افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب (پریشانخاطر)، معمولاً علاقهای به وارد شدن در رابطه با افرادی مضطربترند ندارند. بهعبارتی، هیچچیز برای یک فرد وابسته و نیازمند بدتر از طرف مقابلی نیست که وابستگی و اضطرابش بیشتر باشد؛ چرا که نمیداند چگونه با آن حجم از نیاز عاطفی مواجه شود.
منابع ایجاد اضطراب در روابط
افراد گاهی ناخواسته حجم بالایی از اضطراب وارد فضای رابطه میکنند. مواردی از این دست شامل:
تعهد زودهنگام: ابراز علاقه و وابستگی پیش از آنکه طرف مقابل آمادگی دریافت آن را داشته باشد.
افشای بیش از حد: در میان گذاشتن جزئیات مشکلات شخصی (از جمله مالی) با طرف مقابل.
نزدیکی افراطی: نیاز به حضور دائمی فیزیکی که میتواند موجب احساس خفگی در طرف مقابل شود.
تماس دائم: پیام دادن، زنگ زدن یا ارسال ایمیل به شکلی که فرصت تنفس و بازیابی برای طرف مقابل باقی نمیگذارد.
نیاز به تایید دائمی: بحثهای مکرر درباره رابطه و احساسات دو طرف.
ابراز عشق افراطی: ابراز عشق یا تحسین مداوم که ممکن است طرف مقابل را تحت فشار قرار دهد.
اعتراض و گلایه: تلاش برای گرفتن محبت بیشتر از طریق شکایت یا اصرار، که معمولاً نتیجه عکس میدهد.
چگونه از تبدیل شدن به فرد مضطرب رابطه جلوگیری کنیم؟
اگر شما فردی هستید که اضطراب بیشتری را در رابطه تجربه میکنید، اما نمیخواهید شریکتان را از خود دور کنید و در عین حال به نیازهای عاطفیتان نیز اهمیت میدهید، راهکارهایی وجود دارد:
اضطراب خود را مدیریت کنید: نباید انتظار داشته باشید همسرتان اضطراب شما را کنترل کند. در قدم اول، باید توانایی آرامسازی خود را داشته باشید.
کمتر درباره خودتان صحبت کنید: معمولاً افشاگری بیش از حد ناشی از اضطراب است؛ این کار را محدود کنید.
به طرف مقابل فضا بدهید: اجازه دهید دلتنگتان شود. در نبود شما باید فرصت برای تمایل به ارتباط دوباره ایجاد شود.
ارتباطات مجازی را محدود کنید: لزومی ندارد همیشه در دسترس باشید. اجازه دهید طرف مقابل روز خود را بدون مزاحمت پیامها یا تماسها سپری کند.
اعتماد بهنفس داشته باشید: عزتنفس خود را افزایش دهید تا نیازی به دریافت دائمی تأیید نداشته باشید.
رازآلود باقی بمانید: کمی رمز و راز در رابطه میتواند جذابیت ایجاد کند. بگذارید طرف مقابل برای کشف بیشتر شما مشتاق باشد.
مرزها را مشخص کنید: به جای گله و شکایت، خواستههایتان را بهروشنی بیان کنید. اگر طرف مقابل از این مرزها عبور کرد، با احترام فاصله بگیرید یا رابطه را ترک کنید. مسئولیت حفظ آرامش خود را بر عهده بگیرید، نه تغییر دادن دیگری.
در نهایت باید به این واقعیت توجه کرد که اگر شریک عاطفی شما بهطور ذاتی سبک دلبستگی اجتنابی دارد، حتی در صورت عملکرد سالم شما نیز ممکن است از شما فاصله بگیرد. این موضوع تقصیر شما نیست. اما اگر فرد موردنظر ظرفیت لازم برای انعطافپذیری و رشد را دارد، شاید تلاش برای حفظ رابطه ارزشش را داشته باشد.
با بهکارگیری راهکارهای گفتهشده، میتوانید مطمئن باشید که عملکردی سالم داشتهاید و از خود در برابر سرزنشهای آتی محافظت کردهاید. این توصیهها نهتنها به کاهش اضطراب شما کمک میکنند، بلکه فضای عاطفی متعادلتری را در رابطه ایجاد میکنند، جایی که هر دو طرف بتوانند با آرامش، صمیمیت و علاقهمندی حضور داشته باشند.