ایران سرزمین خاطره‌ها و دردهای نانوشته است جایی که هر کوچه و هر سنگ حکایتی از گذشته و امید دارد هر روزی که می گذرد قلب ما با خاطره‌های این خاک می‌تپد و هر شب در سکوت آسمان، فریادهای خاموش ما به یاد وطن نجوا می‌شوند در این پست از دلبرانه با مجموعه ای از متن‌های غمگین و شاعرانه درباره ایران همراه شما هستیم تا هم دردهای فراموش‌شده را حس کنیم و هم عشق بی‌پایان به خاکی که همیشه در دل ما زنده است
گلچین جملات غمگین درباره ایران
ایران من، خاکت خون دل خورده است
کوچه‌هایت پر از سکوت‌های ناگفته و یادهای سوخته
بادهایت داستان غم را بر شانه‌هایم می‌گذارند
و قلب ما هنوز برایت بی‌صدا می‌سوزد
ایران، آسمانت بغض‌های ما را می‌دزدد
و رودهایت پر از اشک‌های ناپیدا هستند
درختان خشکیده‌ات قصه‌های فراموش‌شده را نجوا می‌کنند
و ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
پرچم تو ایران، در باد غم می‌رقصد
و هر روز صدای خاطره‌هایت را می‌شنویم
خاکت زخمی و دل‌هایمان پر از حسرت
و هر قدم ما در کوچه‌هایت، یاد گذشته را زنده می‌کند
ایران، شب‌هایت ستاره‌های گمشده دارند
و روزهایت با سکوتی تلخ آغاز می‌شود
ما با امیدی کوچک تو را نگه می‌داریم
و اشک‌های ما برایت دعا می‌کنند
ایران من، کوه‌هایت فریادهای خاموش ما را می‌بلعند
و دشت‌هایت پر از خاطره‌های خفته است
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز برایت نفس می‌کشیم
ایران، زمینت پر از رازهای ناگفته است
و هر سنگت حکایتی از درد دارد
ما با خاطره‌هایت در سکوت هم‌نفس می‌شویم
و دل ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران، آفتابت گرمای دلمان را نمی‌سوزاند
بلکه سایه‌های غم، کوچه‌هایت را پوشانده
ما با یاد خاطره‌هایت زنده‌ایم
و تو هنوز عاشقانه در قلب ما هستی
ایران، رودهایت قصه‌های اشک ما را با خود می‌برند
و دریاهایت پر از فریادهای خاموش هستند
ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
و هر روز امیدی کوچک در دل داریم
ایران، هر برگ خشکت پیام غم دارد
و بادهای کویری‌ات سکوت ما را می‌شنوند
ما با خاطره‌هایت نفس می‌کشیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
دیگران چه می خوانند >>
انشا ایران | ۱۰ انشا در مورد ایران ، پرچم ایران و با موضوع وطن
ایران، شب‌های بی‌ستاره‌ات یاد دردهای ما را زنده می‌کنند
و روزهایت پر از خاطره‌های خاموش است
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز عاشقانه برایت می‌گرییم
ایران من، کوچه‌هایت پر از سایه‌های فراموش‌شده است
و هر دیوارت حکایتی از درد و امید دارد
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز در سکوت عاشق تو هستیم
ایران، درختان خشکیده‌ات فریادهای خاموش ما را می‌شنوند
و بادهایت قصه‌های فراموش‌شده را با خود می‌برند
ما با خاطره‌هایت نفس می‌کشیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
خاکت ایران، پر از عشق و غم است
و هر قدم در کوچه‌هایت یاد گذشته را زنده می‌کند
ما با درد و امید تو را دوست داریم
و اشک‌های ما نامت را نجوا می‌کنند
ایران، هر شب سکوتت پر از درد ماست
و روزهایت یاد خاطره‌های گمشده را زنده می‌کند
ما با امیدی کوچک تو را در دل نگه می‌داریم
و هر قطره اشک ما برایت دعا می‌کند
متن های غمگین در مورد ایران
ایران، آفتابت هنوز گرمای دلمان را نمی‌سوزاند
اما سایه‌های غم، کوچه‌هایت را پر کرده‌اند
ما با خاطره‌هایت زنده‌ایم
و تو هنوز عاشقانه در قلب ما هستی
ایران، کوه‌هایت صدای سکوت ما را می‌شنوند
و دشت‌هایت پر از خاطره‌های خاموش است
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز با تو نفس می‌کشیم
ایران، پرچم تو در باد غم می‌رقصد
و ما هر روز صدای خاطره‌هایت را می‌شنویم
خاکت زخمی و دل‌هایمان پر از حسرت
و هر قدم ما در کوچه‌هایت یاد گذشته را زنده می‌کند
ایران، شب‌هایت ستاره‌های گمشده دارند
و روزهایت با سکوتی تلخ آغاز می‌شود
ما با امیدی کوچک تو را نگه می‌داریم
و اشک‌های ما برایت دعا می‌کنند
ایران من، رودهایت پر از فریادهای خاموش است
و دریاهایت یاد دردهای ما را با خود می‌برند
ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران، زمینت پر از رازهای ناگفته است
و هر سنگت حکایتی از درد دارد
ما با خاطره‌هایت در سکوت هم‌نفس می‌شویم
و دل ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران، بادهای کویری‌ات داستان غم ما را با خود می‌برند
و درختان خشکیده‌ات اشک‌های ما را می‌بلعند
ما با خاطره‌هایت نفس می‌کشیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران، شب‌های بی‌ستاره‌ات یاد دردهای ما را زنده می‌کنند
و روزهایت پر از خاطره‌های خاموش است
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز عاشقانه برایت می‌گرییم
ایران، کوچه‌هایت پر از خاطره‌های ناگفته است
و هر روز پر از سکوت و اندوه آغاز می‌شود
ما با قلبی پر از غم به تو نگاه می‌کنیم
و دل ما هنوز عاشق توست
ایران، خاکت پر از درد و امید است
و هر قدمی در آن یاد گذشته را زنده می‌کند
ما با خاطره‌هایت نفس می‌کشیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران هر شب ستاره‌هایت با ما گریه می‌کنند
و هر روز آفتابت یاد دردها را زنده می‌کند
ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
و هنوز برایت می‌تپیم
ایران دل‌های ما با تو پیوند خورده‌اند
حتی اگر زمینت پر از غم و اشک باشد
ما با امیدی کوچک تو را دوست داریم
و هر روز برایت می‌گرییم
ایران خاطره‌هایت مانند موج‌های دریا در قلب ما می‌رقصند
و روزهایت پر از سکوت و درد است
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و قلب ما هنوز عاشق توست
ایران زمینت پر از سکوت و راز است
و ما با هر نفس تو را در دل زنده نگه می‌داریم
هر برگ خشکت داستانی از رنج دارد
و دل ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران کوچه‌هایت پر از خاطره‌های فراموش‌شده است
و هر روز با درد آغاز می‌شود
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و قلب ما هنوز عاشق توست
متن طولانی سنگین دربراه ایران
ایران پرچم تو در باد غم می‌لرزد
و دل ما هنوز با توست
هر قدم در خاکت یاد گذشته را زنده می‌کند
و ما با امیدی کوچک تو را دوست داریم
ایران زمینت پر از داستان‌های خاموش است
و ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
هر سنگت زخمی از گذشته دارد
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
ایران روزهایت پر از سکوت و اندوه است
و شب‌هایت پر از خاطره‌های ناگفته
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و قلب ما هنوز عاشق توست
ایران کوه‌هایت با ما گریه می‌کنند
و دشت‌هایت پر از خاطره‌های خفته
ما با درد و امید تو را دوست داریم
و هنوز برایت می‌تپیم
ایران، خاکت پر از رنج و امید است
و هر قطره باران یاد گذشته را زنده می‌کند
ما با خاطره‌هایت زندگی می‌کنیم
و قلب ما هنوز برای تو می‌تپد
دیگران چه می خوانند >>
گلچین بهترین متن درباره ایران | جملات غرورانگیز در مورد ایران
ایران من، کوچه‌هایت پر از خاطره‌های سوخته است
و هر روز با سکوت آغاز می‌شود
ما با اشک‌هایت زندگی می‌کنیم
و دل ما هنوز عاشق توست
ایران، پرچم تو در باد خسته می‌رقصد
و هر روز صدای خاطره‌هایت را می‌شنویم
خاکت زخمی و دل‌هایمان پر از حسرت
و هر قدم ما در کوچه‌هایت یاد گذشته را زنده می‌کند
ایران، شب‌هایت ستاره‌های گمشده دارند
و روزهایت با سکوتی تلخ آغاز می‌شود
ما با امیدی کوچک تو را نگه می‌داریم
و اشک‌های ما برایت دعا می‌کنند
سایه بانی دارم که سه رنگ است و به آن می بالم
سبز چون فصل قناری و دل هر عاشق
سرخ چون غیرت مردان نجیب
و سفیدی که تبارش نور است
از پلیدی دور است
کمترین قیمت نامش جان است
پرچم ایران است
کپشن غمگین درباره ایران
وطن، ای معنای تمام شعرهای ناتمامم، تو کجایی که دلم برایت پر می‌زند؟ تو را در هر گوشه‌ی این دنیای غریب جستجو می‌کنم، اما هیچ‌جا بوی تو را ندارد. تو آن خاکی هستی که ریشه‌هایم را در خود نگه داشته، آن آسمانی که ستاره‌هایش هنوز در خواب‌هایم می‌درخشند. اما حالا، در این غربت بی‌انتها، من فقط حسرت تو را می‌خورم.